۱- بعد از چند روز تحمل بیماری و دانستن قدر سلامتی، دوباره سرپا شدم!

۲- موقع تعطیلات بیماری همنشینم میگردد تا همنشین دیگران نشوم!

۳- میگویند هنر تجلی عشق است و هر که در هنر غوطه ور شد زندگی سالمی دارد. پس چه میشود این هنرمندان را که سبکهای مختلف ابداع میکنند جهت زیبا کردن دنیا، خود در این سبکها گیر میکنند و یا خود نابود میکنند و یا بدجوری به پوچی میرسند و طرفدارانشان را هم در هپروت میگذارند؟!؟ جز این نیست که هنر تا وقتی که در تخیل گسترده شود جایش خوب است و در زندگی روزمره کاربردش باید تعریف درست شود؟!؟ جز این نیست که هنرمندان با این شیوه و سبکهای عجیب قصد در توجیه کارهای عجیبت‌تر خود دارند و دم از عدم فهم ذهنهای معمولی میزنند! نه اینکه این عدم فهم شده ابزار درآمدزایی هنرمندان؟!؟ (این جملات پس از مرور مرگ و خودکشی هنرمندان سبک ساز برایم شده دلیل مخالفت با هنرهای بدیع و نوآور!)

۴- منتظر جواب یک هنری اینجا هستم!!!