نوشتهای از روی عصبانیت
سلام و تبریک سال نو بعد از چند روز تاخیر و البته آرزوی داشتن و رسیدن به چیزهای خوب برای سال جدید!!!
این نوشتهای رو که می بینید به دلایلی از روی عصبانیت نوشتم.من همیشه عادت داشتم که با نوشتن، عصبانیتم رو از یه چیزی که ذهنمو اذیت میکنه روی کاغذ خالی کنم و یه جورایی سبک بشم.من خودم اسمشو گذاشتم اعتراض خاموش!!!. و صد البته که این نوع اعتراض هیچ خطری هم برات نداره.مگر اینکه اون نوشته منتشر بشه و از حالت خصوصی دربیاد.
نمی دونم تا حالا شده به این حس دچار بشید که فکر کنید که همه آدم و عالم دست به دست هم دادن که تو عذاب بکشی و برای رسیدن به هر چیزی باید کلی موانع رو پشت سر بگذاری و سختیهای زیادی رو هم تحمل کنی!؟!.همیشه وقتی این حس میاد،این سوالها هم بعضی وقتها به ذهن خطور میکنه.اینکه آیا کسی من رو دوست نداره؟!؟.یعنی اینقدر من آدم بدی هستم که همه در برابر من ایستادن و نمی ذارند که پیشرفت کنم؟!؟.کجای کارم اشتباه؟!؟.یعنی من ارزششو ندارم که کسی به من اعتماد کنه؟!؟.چرا اینقدر زمونه بد شده که باید تو این جو بی اعتمادی اگر هم قصد بدی نداشته باشی به چشم یک انگل یا مزاحم بهت نگاه کنن؟!؟.چرا باید اینقدر محافظه کار بود و همیشه از حق طبیعی خودمون بگذریم؟!؟.مگر نمیشه کسی رو دوست داشت و به خاطرش مبارزه کرد و سختیهاشم تحمل کرد؟!؟.چرا همه فکر می کنن که به درد نمیخوری؟!؟.چرا باید تنها تو غصه این و اون بخوری و به فکر دیگران باشی؟!؟.چرا کسی برات قدمی بر نمیداره و آیا باید از دیگران توقع یاری و کمک داشت؟!؟.
من که خودم وقتی اینجوری میشم خیلی بهم میریزم و مجبورم که یه مدتی فکر کنم و هر چی که تو ذهنمه یه جا خالی کنم و تا حالا هم که این کاغذ بود که نوشتههای از روی عصبانیتم روی اون جا گرفته و یه جورایی تخلیه شدم.
من خودم تو این مواقع حس میکنم که چرا باید همیشه به خاطر فکر و ذهن مردم و بهتر بگم حرف و تصورات مردم از خیلی از خواستههات چشم پوشی کنی!؟!.اینکه همیشه به خاطر اینکه حس خوبی نسبت به یک قضیه داری،به خاطر مخالفتهای الکی دیگران مجبور بشی که پا رو دلت بذاری!؟!.چرا دست رو هر چی میزاری دیگران سریع مخالفت می کنن و تو رو به چشم یه یاغی نگاه میکنند و به جای راهنمایی و در صورت امکان کمک،تصمیم می گیرند که منصرفت کنن؟!؟.
نمی دونم الان که اینها رو نوشتم هنوز عصبانیتم مونده یا اینکه تخلیه شدم و می تونم به چیزهای بهتر فکر کنم یا نه؟!؟.ولی امیدوارم!!!
ببخشید که این نوشته یه ذره یه جوری بود و همش علامت سوال شد.ولی خوب حق بدید که آدم عصبانی عقلش تو دلشه!!!
موفق باشید و سربلند و سعی کنید که تا حد امکان واسه رسیدن به اون چیزی که دلتون رو راضی میکنه یه مقدار بیشتر مبارزه کنید.
با اجازه و یا علی!!!