سلامی بعد از مدتهای طولانی دوری!!!

بعد از یه مدت دوری که همش به خاطر سفر و امتحانات ترم تابستون و همچنین یه مقدار تنبلی!!! بود بالاخره اومدم. با تشکر از دوستی که تو نظرات اومده بود و یه فحشم داده بود و کلی هم تعریف کرده بود.!!! اولش بگم که من واسه دل خودم مینویسم و هر کی هم بیاد اینجا و سری بزنه خوشحالم میکنه. و نشون میده که من جسارت کردم که بنویسم و هنوز هم زنده ام!!!. دیگه کشش نمی دم اما به اون دوستمون میگم که میخواستم بیام تو وبلاگت ازت تشکر کنم اما مثل اینکه فیلترش کردن!!!. متاسفانه قسمت نبود.!!!

بگذریم. تو این روزا که اومده باز حال و هوای مدرسه و بوی خوب کتاب و دفتر میاد.با اینکه سالهاست ازش دور شدم ولی هنوز خاطراتشو تو ذهنم مرور میکنم.اون موقعها همش فکر این بودیم که زود تموم بشه اما الان حسرتشو میخوریم. آدمیزاد بعضی وقتها زود پشیمون میشه و حسرت میخوره.با این حال واسه من که بد نیست ای حال و هوا.چون دوباره حس نویسندگی بهم میده و سعی میکنم دست از تنبلی بردارم و دوباره تصمیم بگیرم که اینجا بیشتر بنویسم. این همراه منم که قول داده اگر من بنویسم اونم تحریک بشه و ادامه بده!!!. ولی حالا جدی جدی دیگه میخوام بنویسم. هر کی هم که اومد و نظر داد خوشحال میکنه ما رو و قدمش روی چشامون.بالاخره همین که وقت میزاره و این خطوط ساه رو تا تهش دنبال میکنه خودش کلی به ما روحیه میده. با اینکه شاید چیز جدیدی اینجا پیدا نشه اما همه اینکه اراده میکنیم و مینویسیم خودش نشون دهنده اینه که ما رو از نظر روحی ارضا میکنه.

امیدوارم سال جدید تحصیلی برای همه خوب باشه و بتونیم از یادگیری علم به اون چیزی که نداریم برسیم.

طاعات و عبادات قبول.

یا علی و با اجازه.

زود بر میگردم!!!. قول میدم!!!